زبان حالزبان حال در واقع بیانگر احساسات یک فرد می باشد. ۱ - معنای لغوی زبان حالزبان حال همان مقتضاى حال است. ۱.۱ - معنای اصطلاحی زبان حالزبان حال عبارت است از وضعیت ظاهرى و رفتارى شخص که بیانگر اندیشه یا احساس او باشد. یا آنچه کهبه طور ضمنى مىتواند اندیشه یا احساس کسى را بیان کند یا مناسب حالت روحى یا وضعیت ظاهرى او باشد. [۱]
فرهنگ بزرگ سخن.
۱.۲ - احکام زبان حالاز احکام آن در پاسخ به استفتائات سخن گفتهاند. ذکر مصائب اهل بیت علیهم السّلام در قالب زبان حال، در صورتى که شنوندگان یا بیشتر آنان بدانند که آنچه گفته یا ارائه مىشود حکایت حال است نه آنچه رخ داده، جایز است. البته اگر زبان حال، زبان حال مصائبى باشد که اتفاق نیفتاده یا با آنچه اتفاق افتاده و یا با صاحب مصیبت سنخیتى نداشته باشد، جایز نیست. [۲]
رسائل و مسائل، ج۱،ص۲۴۵-۲۴۶.
برخى گفتهاند: در صورتى که قصد زبان حال گو از آنچه مىگوید بیان حال باشد، هرچند همه یا بعض شنوندگان، به زبان حال بودن آن واقف نباشند، جایز است. ۲ - پانویس
۳ - منبعفرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام، ج۴، ص۲۳۱. ردههای این صفحه : احکام عزاداری | فقه
|